.: نمـــــــــــــکی :.
.: نمـــــــــــــکی :.

.: نمـــــــــــــکی :.

فقط بخندید

هبیجه......

هبیجه......

رفته بودیم خونه یکی از فامیلامون که اسم دخترش خدیجه بود. پرسیدیم خدیجه کجاست؟ گفتن: حمام. در همین لحظه یه علامت سوال گنده تو ذهن الهه ایجاد شد که خدیجه چیه؟ 

دقیقه ای یکبارالهه اسم همه رو صدا میکرد و میگفت: مامان٬خاله٬مامان جون٬باباجون٬ هبیجه کوش؟ 

 

بغلش کردم و بردمش پشت در حمام و گفتم: خاله٬خدیجه اینجاست میخای بری پیششش؟ الهه هم نه گذاشت نه برداشت. گفت:وووویییی هبیجه متسم(میترسم).و محکم منو بغل کرده بود. 

 

کلی بهش خندیدم. کاش میشد ذهن بچه ها رو خوند . کاش میدونستم چه تصوری از خدیجه داره که ترسناکم هست؟

نظرات 3 + ارسال نظر
انتظار یکشنبه 14 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 01:09 ق.ظ http://www.p30kharid.com

سلام دوست عزیز
بلاگتو رو نتونستم کامل ببینم اما امیدوارم به من سر بزنید.
فروشگاه انواع نرم افار,مستند,فیلم,آموزش زبان و ...
اگه محصولی رو سفارش دادی حتما تو قسمت تکمیل خرید در قسمت>>پیام شما<<< آدرس وبلاگتو برام بزار تا برات هدیه ارسال کنم

axfa.net یکشنبه 14 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 01:47 ق.ظ http://www.axfa.net

weblog jalebi dari golam
inam site mane va pore aks
montazere nazaret hastam
site mano ham link koni lotfe bozorgi kardi

هستی سه‌شنبه 1 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 01:19 ب.ظ

خب این که کاری نداره صبر میکنیم بزرگ که شد ازش میپرسیم چطوره؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد