.: نمـــــــــــــکی :.
.: نمـــــــــــــکی :.

.: نمـــــــــــــکی :.

فقط بخندید

رفیق

یه روزی پسری باخانوادش دعواش شد

و از خانه زد بیرون و رفت خونه یکی از دوستاش

یک ماه موند بعد از یک ماه دختری را سرکوچه

میبیند و بهش تیکه میندازد یکی از

دوستاش میگه میدونی این کی بود ؟!!!!!!!! میگه نه !!


میگه این خواهر همون رفیقت بود که تو یه ماه خونشون بودی

عذاب وجدان میگیره میره خونه رفیقش،

رفیقش داشت مشروب میخورد به رفیقیش میگه

ببخشید من سر کوچه به دختری تیکه انداختم

ولی نمیدونستم که خواهرتو بود... !

.
.
.
.
.
.
دوستش پیکشو میبره بالا میگه به سلامتی

رفیقی که یه ماه خونمون خورد و خوابید ولی خواهرمو نشناخت

نظرات 3 + ارسال نظر
نازی یکشنبه 11 دی‌ماه سال 1390 ساعت 01:34 ق.ظ

فوق العاده بود.سلامتی تمام جوون مردا و مرد شدن نامردا.

sina دوشنبه 12 دی‌ماه سال 1390 ساعت 03:55 ب.ظ http://www.namaki.blogsky.com

nazi salamatiye zan shodane nazan ha yadet raft

مهندس هویج پنج‌شنبه 29 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 05:25 ب.ظ

عالی بود. اما الانا دیگه کسی اینجوری نیس

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد