از چی بگـــــــــــــــــــــم ؟
بگو از یه کله ی زخمی که پنهون شده میون کلاه گیس پرویز
از باختایی که میمونن توی تقویم ، خبر میدن از یه کیسه ی رو به تخریب
از چی بگـــــــــــــــــــــم ؟
شاید قصه دوست داری ، مثله قصه اون تیم 6تایی
اگه قصه تلخ گناه واقعیت ، داستان زایده و اون تیم بی کس
که نشستن با صد چرا افسوس کاشکی ، یه دروازه بان جای مهدی سوراخ داشتیم
زاید اومد و یه هو گر گرفت ، آتشی که اس تق لا لو مثل گرگ گرفت
پرویز با دادو فریاد گفت ، برین سمت توپ ولی اینم گل بود
10دقیقه نشد که ایمون زد ، 3 تا گل به اون تیم سوراخ و پر درد